بیا با هم یه نقاشی برای ایرون بکشیم

بیا با هم یه نقاشی برای ایرون بکشیم
یه ایرون بی زندونی بدون زندون بکشیم
برای لیلی که حالا تنها و درمونده شده
بیا رو تابلوی دلش یه دونه مجنون بکشیم
کنار پینوکیو که گنده شده دماغ اون
...جای روباه و گربه یک جناب میمون بکشیم
رو سفره های خالی مردم بازیچه یه کم
به جای نفت وعده ای چنتا دونه نون بکشیم
برای انعکاسی از این همه نظم و برنامه
یه نقاشی بی سروته فاقد مضمون بکشیم
یا هم مث خیلی از این رسانه های دولتی
همه چی رو مرتب و درست و موزون بکشیم
تو گذر از این سه دهه سه نسل از یه ملتُ
ز دست این همه خوشی خسته و بی جون بکشیم
با رنگ مشکی دختری توی کف خیابونُ
چهره ی بی گناهشُ کشیده در خون بکشیم
با همه ی وجودمون بر سروپای زندگی
یه کار بد کنیم و بعد با هم یه سیفون بکشیم
حالم به هم میخوره از خیلیا از جمله خودم
بیا با هم یواشکی یه نخ وینستون بکشیم
حالا که ابرای دلم گرفتن از خیلی چیزا
بیا رو بغض مرده شون یه قطره بارون بکشیم
شاید سبک بشم یه کم بغض دلم رو بشکنم
موافقی به جای من یه مرد داغون بکشیم؟
آره دلم خیلی میخواد یه مرد باشم پرِ درد
وقتی که نیستم چه کنم؟ آه فراوون بکشیم
رو تن این زندگیمون که پر شد ار ذلت و چرک
ز جنس عشق به وطن بیا یه صابون بکشیم
واسه تموم قاضیا که عادل و مستقلن
نماد اون عدالتُ: ترازو(میزون) بکشیم
به افتخار این همه شاعر درباری بیا
توی کتاب فارسی مون یه بند تمبون بکشیم
برای لمس مشکل تورم و گرونی هم
کنار اون گرافامون کافیه ننجون بکشیم
تو نقاشی به یاد این مجلسیای دولتی
دویست تا سیب زمینی با چنتا بادمجون بکشیم
خرداد و تیری که با هم نشسته تو قلبای ما
لاله های بهاری تو فصل تابستون بکشیم
ما از تو اونا یا اونا از توی ما؟ کدوم یکی؟
چه طوری یا کجا و کی؟ بایستی بیرون بکشیم؟
کشیدن یه آتیش ِ زیر خاکستر راحته
یه شهر پر ز بغض و غم باید یه تهرون بکشیم
نقاشی مون باید پرازآتیش باشه حتی روزاش
باید یه گربه غرق خون باید یه ایرون بکشیم